گزیده کتاب های برگزیده: #2 حماسه، عشق و عرفان

سلام

وقتی کتاب خوبی رو می خونم علاوه بر اینکه کلیت کتاب برام لذت بخشه معمولاً در هر کتاب چند قسمتِ چند خطی وجود داره که نظرم رو به خودش جلب می کنه و در قالب متن کوتاهی قابل جدا کردنه. این قسمت ها شاید نهایتاً نصف صفحه باشند. تصمیم گرفتم این موارد رو در وبلاگ قرار بدم. هر کتاب یک شماره خواهد خورد. مثلاً بازی تاج و تخت (و نه سری کامل نغمۀ آتش و یخ) اولین کتابی هست که قرار دادم و شماره اش می شه #1. برای دنبال کردن بقیه موارد روی این لینک (گزیده کتاب های برگزیده) کلیک کنید. شاید خوندن همین چند خط باعث شد تا شما هم به اون کتاب علاقمند بشین و شروع کنید به خوندن تمام این کتاب.

من شهید چمران رو به عنوان الگو و قهرمان دوست دارم. به نظرم شخصیت دکتر چمران نه تنها در زمان حیاتش شناخته نشده بود بلکه الان هم شناخته نشده. وقتی این کتاب رو می خوندم متوجه شدم که چقدر حتی از طرف قشر انقلابی اون زمان تحت فشار بوده و عقایدش و بعضا خودش رو نفی می کردند. این کتاب به صورت قطعه قطعه جمع آوری شده و راه خوبی است برای ورود به مسیر شناخت شهید چمران.

قطعه اول: به هنر عشق می ورزم

من هنرمندم، به هنر عشق می ورزم، احساسات خفته و سرکوب شدۀ خود را با قدرت هنر بازگو می کنم. آتشفشان هیجان وجود را به دست توانای هنر می سپارم تا بر آن لگام بزند.

من زیبایی را می پرستم، زیرا اولاً تجلی خداست و ثانیا محرک هنر است. اما امروز بزرگترین هنرها فریاد کشیدن و ضجه زدن است. حق را گفتن و در مقابل ظلم سکوت نکردن است، در را ه پرپیچ و خم مشکلات و انحرافات راه حق را یافتن و با صراحت گفتن است.

زیباترین زیبایان حقیقت است.


قطعه دوم: تفکر، نبوغ و اندیشه

خط مکتبی، خدایا دلم گرفت، خط امام را وسیله قرار داده اند، شعار می دهند، چیزی که مطرح نیست خط امام است.

ضجۀ دردآلودم، فریاد

خط مکتبی یعنی اخلاق، یعنی تقوی

نه سیاست بازی، نه زد و بند، نه تهمت ، نه دروغ

تنها با شعار نمی توان انقلاب را به پیروزی رسانید.

فقط با شعار نمی توان علیه آمریکا جنگید.

برنامه ریزی لازم است تفکر ، نبوغ ، اندیشه.


قطعه سوم: تعهد و تخصص

می گویید ایمان و تقوی باشد یا علم و تخصص؟ و جواب می گویند ایمان و تقوی کافی است. مسلما این فرهنگ اسلامی نیست، این نتیجۀ عقده ها و عکس العمل سال ها زجر و شکنجۀ ملت ما از غرب است. در حال حاضر تخصص یک نقطۀ منفی برای یک انسان است.

اگر کسی تخصصی داشته باشد یعنی بی ایمان است ، بی تقوی است. به خصوص اگر کسی در خارج تخصص دیده باشد که به کلی مردود است و یک نقطۀ منفی بزرگ در کارنامۀ اعمال او نوشته می شود...

بدون شک ایمان مهم تر از علم است ولی به هیچ وجه معلوم نیست که یک عالم ایمانش کمتر از یک جاهل باشد!

تقوا از تخصص لازم‎تر است، آن را می‎پذیرم. اما می‎گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می‎پذیرد، بی‎تقواست.

پ.ن: کتاب در بنیاد شهید چمران گردآوری شده و در حدود 250 صفحه است.