سلام
Curiosity and the “hacking” mindset
بعد از مدتها بالاخره یک مطلب جدید و باحال پیدا کردم که در خصوص اینجور چیزها صحبت کرده.
من از زمانی که وبسایتم- که برای آباد کردن اون کلی تلاش کرده بودم- هک شد وارد دنیای امنیت نرمافزار شدم. شروع کردم به پرسیدن سوالاتی در خصوص این اتفاق و هر چه جلوتر می رفتم در جزئیات پیچیدهتری از این حمله غرق می شدم. تا اینکه دنیای ناشناختهی هکرها من رو شگفت زده کرد. هر چقدر که بیشتر در خصوص اونها می خوندم بیشتر دوست داشتم که شبیه اونها بشم.
بنابراین سفر طولانی من شروع شده بود اما… بین دو باور مختلف و متناقضی که وجود داشت شک داشتم. گاهی روزی چند بار دچار تردید می شدم. اما این عقاید چه بود:
- تریلیونها آدم وجود داره که صدها برابر من در خصوص چیزهای مختلف می دونند و هر کاری که بخوام انجام بدم باید بی نهایت سریعتر و تاثیرگذارتر از این هکرهای نابغه و زیرک باشه.
- من یک هکرم، جلوی من زانو بزنید و التماس کنید که هکتون نکنم.