نظریه های نئوکلاسیک، مدرنیزاسیون و نهادگرایی در توسعه تکنولوژی (محتوا + فایل ارائه impress.js)
کمی خاطره بازی
- تا قبل از ۱۷۷۰ (انقلاب صنعتی) مفهوم توسعه یافتگی وجود نداشت.
- تا زمان آدام اسمیت (۱۷۷۶) بحث نظام یافته ای در رابطه با تکنولوژی وجود نداشته است. با انتشار کتاب ثروت ملل توسط آدام اسمیت مفهوم تکنولوژی (و نه واژه تکنولوژی)به طور رسمی مطرح شد . (طرح سه مفهوم ۱) افزایش مهارت هر کارگر ۲)صرفه جویی در زمان کار ۳) ابداع ماشین آلات)
- بعد از آن کشورهایی که تحولات علمی و صنعتی را پذیرفتند شکوفا شدند و بقیه جا ماندند.
- رابرت سولو (۱۹۵۷) نیمی از رشد اقتصادی کشورهای اروپایی و آمریکایی را مرهون تکنولوژی می داند.
- پروفسور لعل (۱۹۹۷) می گوید توسعه تکنولوژی در دنیای امروز به کشش تقاضا و فشار عرضه بستگی دارد
نظریه نئوکلاسیک
پس از آدام اسمیت اقتصاددانان به دو گروه تقسیم شدند. ۱)اقتصاد دانانی که روش کلاسیک را به همراه نوآوری مطرح کردند
۲)اقتصاد دانانی که از نظریه انقلابی شومپیتر در سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۴۲ در زمینه توسعه اقتصادی و اجتماعی پیروی نمودند.
گروه اول بنیانگذاران نظریه نئوکلاسیک بودند.
این نظریه بر اصول عقلانیت مبتنی است و طبق آن عاملان عقلایی از میان آلترناتیوهای معین آلترناتیوی را انتخاب می کنند که مطلوبیت انتظاری آن ها را به حداکثر برساند.
از جمله بنیانگذاران آن به کارل منگر، استنلی جونز و والراس اشاره می شود.
در مقایسه با روش کلاسیک نرخ ارز، مصرف، بهینه سازی و تعادل عمومی مفاهیم کلیدی می باشند.
از سال ۱۹۴۰ مفاهیم این مکتب وارد ادبیات پیشرفت تکنولوژی می شود
کمی خاطره بازی
- تا قبل از ۱۷۷۰ (انقلاب صنعتی) مفهوم توسعه یافتگی وجود نداشت.
- تا زمان آدام اسمیت (۱۷۷۶) بحث نظام یافته ای در رابطه با تکنولوژی وجود نداشته است. با انتشار کتاب ثروت ملل توسط آدام اسمیت مفهوم تکنولوژی (و نه واژه تکنولوژی)به طور رسمی مطرح شد . (طرح سه مفهوم ۱) افزایش مهارت هر کارگر ۲)صرفه جویی در زمان کار ۳) ابداع ماشین آلات)
- بعد از آن کشورهایی که تحولات علمی و صنعتی را پذیرفتند شکوفا شدند و بقیه جا ماندند.
- رابرت سولو (۱۹۵۷) نیمی از رشد اقتصادی کشورهای اروپایی و آمریکایی را مرهون تکنولوژی می داند.
- پروفسور لعل (۱۹۹۷) می گوید توسعه تکنولوژی در دنیای امروز به کشش تقاضا و فشار عرضه بستگی دارد
نظریه نئوکلاسیک
پس از آدام اسمیت اقتصاددانان به دو گروه تقسیم شدند. ۱)اقتصاد دانانی که روش کلاسیک را به همراه نوآوری مطرح کردند
۲)اقتصاد دانانی که از نظریه انقلابی شومپیتر در سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۴۲ در زمینه توسعه اقتصادی و اجتماعی پیروی نمودند.
گروه اول بنیانگذاران نظریه نئوکلاسیک بودند.
این نظریه بر اصول عقلانیت مبتنی است و طبق آن عاملان عقلایی از میان آلترناتیوهای معین آلترناتیوی را انتخاب می کنند که مطلوبیت انتظاری آن ها را به حداکثر برساند.
از جمله بنیانگذاران آن به کارل منگر، استنلی جونز و والراس اشاره می شود.
در مقایسه با روش کلاسیک نرخ ارز، مصرف، بهینه سازی و تعادل عمومی مفاهیم کلیدی می باشند.
از سال ۱۹۴۰ مفاهیم این مکتب وارد ادبیات پیشرفت تکنولوژی می شود
مفاهیم این نظریه
۲. دخالت = اختلال در نظام قیمت ها و موجب تخصیص نامناسب منابع و کاهش کارآیی و رفاه
۳. تاکید بر فضای مناسب برای رقابت بین بنگاه های اقتصادی
۴. مقررات زدایی، خصوصی سازی و انعطاف در بازار کار
۵. تجارت خارجی = موتور رشد اقتصاد
حرف آخر…
بابا شیرینی نداره؟!
نظریه نهادگرایی
آنها بین مفاهیم تقلید،اختراع و نوآوری تمایز قائل شده و معتقدند توسعه صنعتی کشور های درحال توسعه عمدتا از طریق تقلید یا اقتباس تکنولوژی از کشور های توسعه یافته امکان پذیر است.
نهاد چیست؟
قید وبندهای تعیین کننده رفتار اقتصادی مردم
نهادها چارچوبی را که انسانها در آن به تعامل می پردازند، فراهم می کنند. آنها روابط را به صورت همکاری و رقابتی می سازند که تشکیل دهنده جامعه و به طور خاص نظم جامعه باشد.
مبانی فکری نهادها
- اقتصاد به عنوان یک مجموعه کامل
- تأکید بر نقش نهادها به عنوان بخش اساسی یک فرهنگ در روش زندگی افراد
- تأکید بر استفاده از نظرتکامل داروین در تجزیه و تحلیل اقتصادی
- عدم هماهنگی در منافع افراد جامعه
- حمایت از برنامه اصلاحات اجتماعی دولت به منظور توزیع عادلانه تر ثروت و درآمد
- ترجیح روش استقراء بر قیاس در روش شناسی برای درک بهتر عملکرد نظام اقتصادی
- نهاد گرایان معتقدند که کشور های درحال توسعه باید با تکیه بر راهبرد صنعتی شدن از راه یادگیری در جهت توسعه صنعتی گام بردارند.
- آنها بین مفاهیم تقلید، اختراع و نوآوری تمایز قائل شده و معتقدند توسعه صنعتی کشور های درحال توسعه عمدتا از طریق تقلید یا اقتباس تکنولوژی از کشور های توسعه یافته امکانپذیر است.
نهادگرایی و توسعه
- لزوم لحاظ نهادها در طراحی مدلهای توسعه به عنوان متغیری پویا
- لزوم اصلاحات در نهادهای قدیمی و خلق نهادهای جدید در کشورهای در حال توسعه
- نقش حیاتی نهادهایی که موجب انباشت سرمایه می شوند، در عین حال انباشت سرمایه تنها عامل توسعه نیست
- عدم ارائه نسخه ای جهانشمول برای تغییرات نهادی مثبت در کشورهای مختلف
نهادهای محرک توسعه
- نهاد قیمت(سودآوری) و نقش هزینه های معاملاتی
- ضرورت دخالت دولت در ایجاد نهادهای لازم در کشورهای در حال توسعه
- نهادهای کاهندهء ریسک برای صنایع و نهادهای حامی صنایع کوچک
- نهادهای آموزشی محرک تکنولوژی و علوم کاربردی
- نهادهای تأمین اجتماعی
- نهادهای کاهندهء فقرعلمی جامعه و جهل اجتماعی که موانع بهره مندی از تکنولوژی مناسب هستند
جمعبندی
نظریه مدرنیزاسیون
پایه ریزی توسط آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم و برای کشش کشورهای جهان سوم به سمت خود و در رقابت با شوروی سابق
مدرنیزاسیون مدعی است که:
۲-سنت گرایی در آنها ارزش مسلط است. افراد فاقد توانایی فرهنگی و قدرت انطباق با شرایط جدید می باشند.
۳- نظام خویشاوندی مرجع اعمال اجتماعی است نه شایسته سالاری. اصل و نسب و ارتباطات خانوادگی از اهمیت برخوردار است.
۴-در هم آمیختگی مذهب و سیاست حاکم بودن ارزش های خرافی و غیرعقلانی
نقدهای وارده به این نظریه
مدرنیسم چیزی جز تغییر شکل سنت نیست
رشد اقتصادی و حرکت به سمت مدرنیسم ضرورتا نیاز به رها کردن الگوهای عمل ارزشی و اعتقادات سنتی ندارد
منتقدین اصولا ایدئولوژی مدرنیستها را نوعی ایدئولوژی جنگ سرد و مبتنی بر نوعی قوم مداری بر اساس غلبه غرب بر شرق می دانند
منتقدین تاکید مدرنیستها بر عوامل داخلی به عنوان تنها عامل تحول را ناکافی دانسته و معتقدند که باید نقش عوامل خارجی همچون استعمار، نظام بین الملل، کنترل شرکتهای چند ملیتی در اقتصاد جهان سوم و همچنین الگوهای نابرابر تجارت در جهان به عنوان عوامل مؤثر بر روند توسعه در جهان سوم مورد توجه قرار گیرد
اروپایی ها برای رسیدن به جامعه مدرن سنت های خود را رها نکردند
۱. جامعهٔ سنتی
۲. پیششرطهای آغاز حرکت
۳. آغاز حرکت
۴. رسیدن به بلوغ
۵. مرحلهٔ مصرف گسترده.
او معتقد بود که توسعهٔ اقتصادی را باید برخی بخشهای اقتصادی قویتر رهبری کنند؛
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم
تحقیق و تهیه توسط تمدن
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!