قانون شكن باش – دلايل قانونیِ قانون شكنى

سلام

قانون رو باید شكست. حصار های اطراف رو باید از بین برد. وگرنه هیچ وقت خلاقیت وجود نخواهد داشت. هیچ وقت ارزش افزوده نخواهیم داشت. همه چیز روتین خواهد بود. در بهترین حالت در حد محدویت تلاش می کنیم…

حالا می خوام بگم چرا می تونیم قانون شکن باشیم و هنوز آدم خوبه بمونیم؟ (كجان كنایه فهم های مجلس!!)

سلام

قانون رو باید شكست. حصار های اطراف رو باید از بین برد. وگرنه هیچ وقت خلاقیت وجود نخواهد داشت. هیچ وقت ارزش افزوده نخواهیم داشت. همه چیز روتین خواهد بود. در بهترین حالت در حد محدویت تلاش می کنیم…

حالا می خوام بگم چرا می تونیم قانون شکن باشیم و هنوز آدم خوبه بمونیم؟ (كجان كنایه فهم های مجلس!!)

  1. هیچ دو نفری مثل هم نیستند و بنابراین نباید انتظار داشت كه بشه قانونی وضع كرد كه برای همه مناسب باشه.
  2. بعضی وقت ها رعایت قانون برابر با بی احترامی به (وقت و شأن و شعور و…) خودمونه.  فرض كن برای دریافت مدرك مهندسی باید سر كلاس برنامه سازی مقدماتی بشینی و این در شرایطی باشه كه خودت طراحی الگوریتم درس بدی. حالا سوال اینه كه باید در وقتت اسراف كنی یا می تونی به جای اون سر كلاس، یه كتاب رمان باز كنی و اون رو بخونی و از خوندنش لذت ببری؟!
  3. شاید قانون خوب باشه اما مجری قانون ضعف داشته باشه. پس نباید به اسم قانون، عملكرد اشتباه و غیر قابل دفاع مجری رو توجیه كرد.  توی همون كلاسِ برنامه نویسی فرض كن بلد نیستی اما استاد از تو بدتر! آیا باید بهش گوش كنی؟!!
  4. تو قانونگذار بهتری هستی! چرا كه نه؟!! قانون ها رو یه سری آدم با توانایی و استعداد و ظرفیت های مشخصی نوشتن. فقط كافیه كه تو از اون ها بالاتر باشی تا بتونی قانون بهتری رو برای خودت ترسیم و بهش عمل كنی.
  5. هیچ كس شرایط تو رو درك نمی كنه. در مقیاس كوچك مثل یه شركت، ممكنه مدیرعامل دوست داشته باشه كه تو برای پروژه ای كه برداشتی در ساعت خاصی حضور داشته باشی یا لباس فرم خاصی بپوشی. به خصوص وقتی كه این موارد در قراردادت با شركت نباشه و صرفا برگرده به سلیقه شخصی طرف. حتی اگه اون آدم صاحب شركت یا مدیر عامل باشه.
  6. افراد پاشون رو از گلیم شون درازتر می كنند. نمونه بارز این مورد مسئولیه كه تموم اعتبارش رو از مردم میگیره و فكر می كنه چون مسئولیت داره می تونه ناحق بگه یا مدیریه كه چون حقوق ما رو پرداخت می كنه می تونه در زندگی شخصی ما دخالت یا بعضا جسارت كنه و البته كه این حقوق در ازای كاریه كه ما می كنیم و قطعا سودش برای اون بیشتر از سود اون برای ماست. پس اساسا قانون های این آدم مشروعیت نداره چه برسه به لزوم اجرای اون.
  7. اصلا اون قانون، قانونی نیست! یعنی اصلا كی گفته كه قانونه؟!! كم پیش نمیاد كه خیلی ها (به خصوص اون هایی كه صداشون كلفت تره یا قلم شون برنده تره) چیزایی رو با تابلو و عنوان قانون به خورد ما میدن كه صرفا توهمات خودشونه!
  8. و در خیلی شرایط دیگه كه می دونی كار درست قانون شكنیه.

——————-**********——————-

اما قسمت بعد…

درسته كه قانون شكنی خیلی جاها عیب نداره و حتی ممكنه لازم باشه؛ ولی توی این شرایط هم باید موارد زیر رو در نظر داشت:

  • قانون شكنی تضادی با اخلاقیات و انسانیت نداشته باشه.
  • مخالف با عهد و قول و قرارداد نباشه.
  • توی اون كار پول بد یا كثیف یا حرام وارد زندگی آدم نشه.
  • مخالف با اصل نظم نباشه.

——————-**********——————-

و اما ملزومات و تبعات قانون شكنی:

  • باید شجاعت آدم فراتر از عموم مردم و قانون و قانونگذار و مجری باشه.
  • ممكنه توی دردسر بیفتی و به خاطرش مواخذه شی.
  • طبیعتا یك سری امتیازات رو فدای چیز بزرگتری خواهی كرد.
  • ممكنه مورد قضاوت اشتباه آدما قرار بگیری و انگشت نمای جمع شی.

ولی درازای همه ی این ها به جایی میرسیم كه به خودمون می گیم ارزشش رو داشت!

پ.ن: طبیعتا منظورم از انتخاب عکس این مطلب، شکستن قوانین فیزیکی و گرانش زمین بود!

همین دیگه!
نویسمده: تمدن

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *