آموزش طراحی سیستم عامل برای مکانیکی‌ها

سلام

رفته بودم مکانیکی و برای تعویض چرخ باید منتظر می شدم. سر صحبت با اوستا باز شد و متوجه شد که می تونه برای خرید کامپیوتر واسه پسرش (که توی تعطیلات تابستان همونجا کمک باباش بود.) از من کمک بگیره.

البته من همون اول کار بهش گفتم که از قیمت ها و آخرین مدل ها خبر ندارم ولی اون اصرار داشت که لیست پیشنهادی یکی از فامیل‌هاش رو که بالغ بر ۸ میلیون تومان (دلار ۸۹۰۰) میشد رو به من نشون بده.

وقتی لیست رو گذاشت جلوم احساس کردم که دارم واسه خرید کامپیوترای شرکت IBM مشاوره می دم! آخه خوش انصاف، یه پسر نوجوان، رم ۳۲ گیگ به چه کارش می آد؟!! اونم وقتی که باباش توی فشار اقتصادیه… این شد که لیست رو تا ۳ میلیون تومان (بازم می گم به دلار ۸۹۰۰ تومانی نه دلار جهانگیری) تعدیل کردم اما مشکل این بود که طرف فکر می کرد چون این سیستم جدید گرون نیست پس احتمالا به درد نمی خوره!

اینجا بود که گفتم باید دست به آچار بشم و واحدهای VGA،RAM، CPU و HDD رو با ادبیات مکانیکی توضیح بدم. برای این کار یک نگاه به اطراف انداختم و واحدهای مختلف رو روی کاغذ کشیدم.

mechanics.jpg

سلام

رفته بودم مکانیکی و برای تعویض چرخ باید منتظر می شدم. سر صحبت با اوستا باز شد و متوجه شد که می تونه برای خرید کامپیوتر واسه پسرش (که توی تعطیلات تابستان همونجا کمک باباش بود.) از من کمک بگیره.

البته من همون اول کار بهش گفتم که از قیمت ها و آخرین مدل ها خبر ندارم ولی اون اصرار داشت که لیست پیشنهادی یکی از فامیل‌هاش رو که بالغ بر ۸ میلیون تومان (دلار ۸۹۰۰) میشد رو به من نشون بده.

وقتی لیست رو گذاشت جلوم احساس کردم که دارم واسه خرید کامپیوترای شرکت IBM مشاوره می دم! آخه خوش انصاف، یه پسر نوجوان، رم ۳۲ گیگ به چه کارش می آد؟!! اونم وقتی که باباش توی فشار اقتصادیه… این شد که لیست رو تا ۳ میلیون تومان (بازم می گم به دلار ۸۹۰۰ تومانی نه دلار جهانگیری) تعدیل کردم اما مشکل این بود که طرف فکر می کرد چون این سیستم جدید گرون نیست پس احتمالا به درد نمی خوره!

اینجا بود که گفتم باید دست به آچار بشم و واحدهای VGA،RAM، CPU و HDD رو با ادبیات مکانیکی توضیح بدم. برای این کار یک نگاه به اطراف انداختم و واحدهای مختلف رو روی کاغذ کشیدم.

mechanics.jpg

بهش گفتم هارد مثل همین تابلوی آچارهای مختلفی است که روی دیوار نصب کردی. یعنی حتی اون آچاری که سالی یکبار هم باهاش کار نداری رو اونجا نگه میداری.

و رمِ سیستم درست مثل همین کاری می مونه که الان اتفاق افتاده. شما برای تعویض چرخ نهایتا به این ۵ قلم آچار و چکش و…. احتیاج داری. بنابراین این ها رو از تابلوی آچارها جدا می کنی تا هر دفعه نخوای این همه راه رو تا تابلو بری. یعنی فرض کن توی هارد کامپیوترت یه دنیا موزیک ذخیره شده. وقتی می خوای یه موزیک خاص رو گوش بدی اون میاد توی رم میشینه که دسترسی بهش سریعتر باشه. مثل آچارهایی که از تابلو آوردی پایین تا دم دست باشه.

حالا می رسیم به قسمت سخت ماجرا که CPU و GPU و فرق اینا باشه. شانسی که اوردم این بود که اون ها در یک قسمت با هم کار می کردند. بهش گفتم پسرت و تو مثل این قسمت ها می مونید که کار اصلی رو انجام می دید. یه قسمتش رو خودت به عنوان CPU انجام میدی و یه بخشی رو هم پسرت به عنوان کمک یا VGA. البته VGA یه وظیفۀ دیگه هم داره و هر چی توی کامپیوتر می بینی رو اون درست می کنه. یعنی داده های کامپیوتری رو به تصاویر قابل مشاهده تبدیل می کنه.

و بعدش گفتم که شما وقتی نهایتا ۱۰۰ تکه آچار داری نمیای یه تابلو آچار ۲۰۰ تکه ای نصب کنی و به همین ترتیب قانعش کردم که سیستم پیشنهادی خیلی بیشتر از نیازشه.

در پایان نمی دونم چقدر حرفام تونست روی اوستا تأثیر بذاره ولی حداقلش این بود که خودش در یک اقدام داوطلبانه تخفیف خیلی خوبی بهم داد!

ممنونم اوستااااااااااا….

پ.ن:

– تجربه نشون داده هیچ کس به اندازه ی فامیل بد نمی تونه در پاچه ی محترم قرار بده.

-شاید هیچ ارزونی ای بی دلیل نباشه اما مطمئناً گرونی هم دلیل کیفیت نیست. با همین نگرشه که کت و شلوار ۶۰۰ تومانی رو از تجریش می خری ۴ میلیون تومان!

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *