مطالعه موردی: دیدگاه‌های مربوط به استراتژی‌های انتقال تکنولوژی در شرکت‌های کره‌ای با رویکرد منبع محور و مبتنی بر توانمندی

مجله مدیریت تکنولوژی و نوآوری جلد 6 شماره 1 سانتیاگو 2011

چکیده

انتقال تکنولوژی (یا به اشتراک گذاری) یک روش رایج برای اشتراک گذاری منابع خارجی است. مطالعات زیادی در مورد رابطه تحقیق و توسعه داخلی و انتقال تکنولوژی با توجه به پیشینه نظری و کارایی آن انجام شده است. این تحقیق با بررسی چگونگی ارتباط یک معیار مشخص از عملکرد واقعی شرکت های بزرگ و کوچک (شامل معیارهای افزایش نرخ فروش و نرخ رشد) و از طرفی متغیرهای مربوط به منابع و توانمندی ها و با استفاده از نظریه منبع محور و مدل نوآوری باز توسعه یافته است. رویکرد این تحقیق از این جهت منحصر به فرد است که نمونه‌ای متشکل از مجوزهای مالکیت و متغیرهای همکاری تکنولوژی را بررسی می‌کند، فرم‌ها را بر اساس صنعت دسته‌بندی می‌کند و به این متغیرهای منحصربه‌فرد به عنوان یک «فرایند» نگاه می‌کند(نسبت سهام مدیرعامل و افراد مرتبط). داده های مربوط به 361 شرکت بزرگ کره ای از سیستم تجزیه و تحلیل داده ها، بازیابی، و انتقال و جستجوی مالکیت معنوی در سراسر کره جمع آوری شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که انسان، تکنولوژی و دارایی های ثابت به طور مستقیم و مثبت با عملکرد مالی مرتبط هستند و توانمندی‌های جستجو، جذب و باز بودن به عنوان یک اثر کنترلی دارای رابطه مستقیم با افزایش نسبت فروش شرکت است. برنامه های استراتژیک برای شرکت های انتقال تکنولوژی نیز در این تحقیق گنجانده شده است.

کلمات کلیدی: برون سپاری تحقیق و توسعه، انتقال تکنولوژی؛ نظریه منبع-محوری؛ نوآوری باز؛ کارایی.

مقدمه

در اقتصاد جهانی که به سرعت در حال تغییر است، نوآوری های تکنولوژیکی به دلیل خط سیر تکنولوژی، چرخه عمر کوتاه محصول و جهانی شدن اهمیت بیشتری یافته است. برای شرکت های تجاری، دستیابی به تکنولوژی های نوآورانه می تواند منبع موفقیت بلندمدت یک شرکت باشد. استراتژی تکنولوژی به یکی از مهم ترین عواملی تبدیل شده است که یک شرکت باید در هنگام تصمیم گیری تجاری در نظر بگیرد.

دو راه برای دستیابی به تکنولوژی برای افزایش مزیت رقابتی شرکت وجود دارد: تحقیق و توسعه داخلی و انتقال تکنولوژی. برای شرکت‌هایی با توانمندی های تکنولوژی و مالی کافی، استراتژی تحقیق و توسعه داخلی، گزینه خوبی برای ایجاد نوآوری‌های شرکت و ثبت پتنت‌ها و فرآیندها است. با این حال این کار زمان بر، پرهزینه و مخاطره آمیز است زیرا در صورت شکست، برگشت به شرایط اولیه غیرممکن است. توئیس (1974) واردات تکنولوژی را برابر با خرید نتایج تحقیق و توسعه شرکت های دیگر برای دستیبای به سود و مزایای آن تعریف می کند. دلایل اکتساب تکنولوژی از منظرهای دیگر عبارتند از: نیاز به تکنولوژی هدف، راهی آسان تر برای ورود به یک بازار خاص در مقایسه با تحقیق و توسعه داخلی یا تقلید است، کاهش دوره های تحقیق و توسعه و استفاده از پتنت بدون ریسک. با این حال، واردات تکنولوژی چند ایراد هم دارد؛ مانند جریان‌های نقدی ناشناخته برای هزینه‌های بالای آتی، هزینه‌های مشاوره بالا برای آموزش و محدودیت‌های مقالات. با این وجود، انتقال تکنولوژی یک راه جایگزین برای بهبود و پذیرش تکنولوژی از نگاه دیگران است. همچنین می تواند منجر به توانمندی های تکنولوژیکی شرکت شود.

تحقیق و توسعه و انتقال تکنولوژی دو مفهوم مقابل هم هستند. دیدگاه متعارف این است که آنها دارای یک رابطه زیرمجموعه ای یک رابطه جایگزین دارند. اگر بودجه یک شرکت برای تکنولوژی از قبل تعیین شده باشد، افزایش واردات تکنولوژی به معنای کاهش خود تحقیق و توسعه است. هر چه یک شرکت بیشتر به تکنولوژی واردات وابسته باشد، تلاش کمتری برای ارتقای توانایی تکنولوژیکی خود انجام می دهد. بسانتاند فیکرت (1996)، لی (1996)، و چوانگ و لین (1999) این رابطه جایگزین را به صورت تجربی بررسی کرده اند. همچنین، Even-son و Deolaikar (1989) ادعا می‌کنند که دولت هند باید واردات تکنولوژی از سایر کشورهای پیشرفته را برای توسعه توانایی‌های تکنولوژیکی خود هند بر اساس این رابطه جایگزین کاهش دهد.

نوع دیگری از ارتباط این دو مورد با هم به صورت رابطه مکمل است، به این معنی که انتقال تکنولوژی توانایی تحقیق و توسعه خود را تقویت می کند. اوداگیری (1983) و براگا و ویل مور (1991) ادعا می‌کنند که واردات تکنولوژی می‌تواند باعث افزایش توانمندی های تکنولوژی شرکت شود. از این منظر، تکنولوژی های وارداتی می توانند کاتالیزوری برای فعالیت های تحقیق و توسعه باشند. حتی اگر منبع اصلی تکنولوژی ناشی از واردات تکنولوژی باشد، فعالیت تحقیق و توسعه در بهبود و بازسازی آن ضروری است. یک راه کارآمد برای توزیع فعالیت‌های انتقال تکنولوژی و تحقیق و توسعه داخلی، ارتقاء ارزش شرکت است. بسیاری از مطالعات تجربی بررسی کرده اند که چگونه انتقال تکنولوژی بر سرمایه گذاری هزینه های تحقیق و توسعه داخلی تأثیر می گذارد. اکثر این مطالعات نشان می‌دهند که یک رابطه مکمل بین انتقال تکنولوژی و تحقیق و توسعه داخلی وجود داشته و اتفاقا نتیجه ی این ارتباط مثبت و مفید است (Odagiri، 1983؛ براگا و ویلمور، 1991؛ Deolalikar و Even-son، 1993؛ Zaho، 1995؛ Hu. و همکاران، 2005)

این مقاله در درجه اول بر رابطه مکمل بین انتقال تکنولوژی و تحقیق و توسعه داخلی متمرکز است. مطالعات قبلی به رابطه بین انتقال تکنولوژی و تحقیق و توسعه پرداخته اند. با این حال، به ندرت دیده می شود که این مفهوم با استفاده از یک مجموعه داده عددی  مبتنی بر عملکرد بازار مورد بررسی قرار گرفته است؛ به ویژه منابع و توانمندی های شرکت‌ با استفاده از انتقال تکنولوژی و  تئوری منبع محور. علاوه بر این، این تحقیق از مدل نوآوری باز برای اندازه‌گیری توانمندی باز شرکت استفاده می‌کند. هدف اصلی این مطالعه یافتن اینکه چه نوعی از توانایی‌ها و توانمندی ها می‌توانند بر ارزش شرکت تأثیر بگذارند.

این تحقیق از داده‌های نظرسنجی‌های ارائه‌شده توسط Korea Exchange و سیستم تجزیه و تحلیل، بازیابی و انتقال داده (یک پایگاه داده ملی)، با استفاده از نمونه‌ای از 215 شرکت در صنایع مکانیکی، مصرف کنندگان، دارویی، شیمیایی، IT و صنایع نیمه‌رسانا کره جنوبی استفاده می‌کند. این مطالعه منابع شرکت‌ها شامل بخش نیروی انسانی، منبع تکنولوژی، دارایی ثابت، و منبع ساختار حاکمیتی (فرآیند) و همچنین توانمندی‌های آنها شامل توانمندی جستجو، توانمندی جذب و توانمندی باز را بررسی می‌کند. روش مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل، مدل رگرسیون چندگانه است که در آن متغیر وابسته، عملکرد مالی (نسبت فروش افزایش یافته)، تابعی از منبع تکنولوژی مربوط به استراتژی نوآوری شرکت است.

۲. پیش زمینه های نظری

2.1 انتقال تکنولوژی

انتقال تکنولوژی اغلب به عنوان مجوزی برای همکاری تکنولوژیکی عنوان می شود. انتقال تکنولوژی نه تنها یک روش ساده برای تجارت تکنولوژی است، بلکه می تواند منبع اطلاعاتی مفیدی نیز باشد. از طریق انتقال تکنولوژی، یک شرکت می تواند سهم بازار صنعت خود و وضعیت فعلی توسعه تکنولوژی را دریابد.

تعاریف زیادی از انتقال تکنولوژی توسط محققان مختلف ارائه شده است. فاستر (1971) به دو روش مختلف انتقال تکنولوژی اشاره می کند. انتقال افقی تکنولوژی عبارت است از انتقال دانش یا نوآوری تکنولوژیک بین پروژه ها، سازمان ها، صنایع و کشورها. انتقال عمودی تکنولوژی عبارت است از انتقال دانش یا نوآوری تکنولوژی، از تحقیقات پایه به پیشرفته، برای توسعه تا تجاری سازی. کمپ و سکستون (1992) انتقال تکنولوژی را به عنوان مسیر دانش فناورانه، ایده‌ها و نتایج تحقیقات از سازمان اولیه به سازمان کاربر تعریف می‌کنند که بر صدور مجوز و همکاری تکنولوژی تمرکز دارد. هر دو رویکرد برای انتقال تکنولوژی شامل کسب نوآوری از یک منبع بیرونی و همچنین به اشتراک گذاری دانش تکنولوژی برای محصولات یا فرآیندهایشان مصداق دارد. بنابراین، تعریف کمپ و سکستون از انتقال تکنولوژی مبتنی بر تعریف فاستر از انتقال افقی تکنولوژی است.

انتقال تکنولوژی سه نوع مختلف از همکاری تکنولوژی را شامل می شود. اگر یک تکنولوژی یا نوآوری از یک منبع خارجی بدست آید، به آن مجوز ورودی یا licensing-in می گویند. برعکس، فروش یا واگذاری دانش فناورانه به شرکت‌های دیگر به عنوان مجوز خروجی یا licensing-out نامیده می‌شود. همکاری  تکنولوژی فقط یک طرفه نیست، بلکه انتقال تکنولوژی دو طرفه است. سه نوع همکاری تکنولوژی شامل همکاری در بخش تحقیق و توسعه، اتحاد یا هم پیمانی و سرمایه گذاری مشترک یا همان Joint Venture است.

2.1.1 مجوز ورودی و مجوز خروجی

مجوز ورودی به کسب حقوق مالکیت معنوی شرکتی دیگر مربوط می شود. پس از اینکه یک نتیجه تحقیقاتی، مانند یک حق اختراع، توسط یک قرارداد مجوز به شرکت دیگری منتقل می شود، این تکنولوژی به دست آمده به یک محصول تبدیل می شود و سپس تجاری می شود (پارکر و زیلبرمن، 1993؛ پارکر و همکاران، 1998؛ ترسبی و ترسبی، 2000). مجوز ورودی اثرات مثبت زیادی دارد. می تواند برای کاهش هزینه های مدیریت مالکیت فکری سودمند باشد. اگر یک شرکت دارای یک حق اختراع اولیه نباشد، صدور مجوز می تواند یک راه عالی برای به دست آوردن یک تکنولوژی و جلوگیری از مشکل ثبت اختراع با صاحب امتیاز اصلی باشد. همچنین ایجاد یک رابطه خوب با شرکت ارائه دهنده پتنت به عنوان یک شریک استراتژیک می تواند مفید باشد. دلایل اصلی صدور مجوز توسط یک شرکت، ارتقای تکنولوژی، حل مشکلات ثبت اختراع و/یا شروع یک تجارت جدید برای بازار منطقه ای است.

اگر یک شرکت دارای تکنولوژی رقابتی باشد، می تواند منبع دیگری برای فروش باشد. مجوز خروجی روشی رایج برای فروش تکنولوژی خود به شرکت های دیگر است. همچنین برای اتحاد استراتژیک، مجوزهای متقابل و ورود به بازار دیگر خوب است. تکنولوژی استفاده نشده توسط یک شرکت ممکن است برای شرکت دیگر مفید باشد. بنابراین، مجوز خروجی می تواند یک منبع درآمد باشد. استراتژی مجوز خروجی می تواند روابط تجاری جدیدی با سایر شرکت ها ایجاد کند و پرداخت اولیه و حق امتیاز باعث افزایش درآمد شرکت می شود. گاهی اوقات، شرکت های صادرکننده مجوز، تکنولوژی های خود را به صورت رایگان در اختیار دانشگاه ها قرار می دهند تا از فعالیت های تحقیق و توسعه دانشگاه ها حمایت کنند و همکاری با آنها را تسهیل کنند.

2.1.2 همکاری  فناورانه

هم پیمانی استراتژیک به عنوان تبادل منابع، مالکیت مشترک و روابط همکاری فعال بین شرکت های مرتبط تعریف می شود. انواع مختلفی از سرمایه، تکنولوژی و منابع مختلف وجود دارد (گولاتی و سینگ، 1998). انگیزه اتحاد استراتژیک تأثیرگذاری بر اقتصاد شرکت از طریق تحقیق و توسعه مشترک، تولید مشترک و خرید مشترک است. به اشتراک گذاری منابع مکمل و توانمندی ها بین شرکت ها باعث افزایش بهره وری، قدرت بازار و اثر یادگیری می شود. امروزه بسیاری از شرکت ها از اتحاد استراتژیک برای این اهداف استفاده می کنند (گولاتی و سینگ، 1998؛ هاگدورن، 1993؛ پاول، 1996؛ استوارت، 2000)

2.1.3 پیشینه تحقیق

نظریه التقاطی دانینگ (1977، 1979) چگونگی ورود به بازار جهانی را با تشریح سه دسته مزیت برای ورود موفق به بازار جهانی توضیح می دهد: مزیت مالکیت، مزیت داخلی سازی و مزیت مکان. مزیت مالکیت یا مزیت خاص شرکت، به شرکت اجازه می دهد تا بر معایب خود در بازار جهانی غلبه کند. اگر یک شرکت دارای مزیت داخلی سازی باشد، به جای فروش آن به شرکت دیگری، فناوری را حفظ می کند. مزیت موقعیت مکانی به یک مکان خاص خارجی بیشتر از مکان داخلی قدرت می دهد. اگر شرکتی هر سه مزیت را داشته باشد، آنگاه مستقیماً در کشور دیگری سرمایه گذاری خواهد کرد. اگر یک شرکت فقط دارای مزیت خاص شرکت باشد، مجوز غیرمستقیم را انتخاب می کند. با این حال، اگر یک شرکت دارای مزیت خاص شرکت و مزیت داخلی سازی باشد، آنگاه فقط فناوری ها را صادر خواهد کرد.

طبق طبقه بندی دانینگ، مزیت خاص شرکت عامل مهمی در صدور مجوز است. این تحقیق به صورت تجربی و عملی مزیت یک شرکت خاص را مورد بررسی قرار می دهد. مزیت خاص شرکت عمدتاً شامل دارایی های نامشهود است که متعلق به شرکت های دیگر نیست. ویژگی‌های نوآوری تکنولوژی، سطح تمایز محصول، صرفه‌جویی در مقیاس محصول، شدت تکنولوژی محصولات و فرآیند، عامل ورودی و مزیت‌های بازار همگی از عوامل مزیت خاص شرکت هستند (Euh, 1996).

شرکت های جهانی علاقه مند به انتقال تکنولوژی های خود به کشورهای در حال توسعه هستند. این می تواند اولین گام در ایجاد منفعت و سود منبع جدید برای کشورهای در حال توسعه باشد. موتنر و جانسون (2000) بررسی کرده‌اند که چرا شرکت‌های جهانی صدور مجوز را به سرمایه‌گذاری مستقیم ترجیح می‌دهند و ریسک صدور مجوز را انتخاب می‌کنند. همچنین تیهانی و روث (2002) ادعا می‌کنند که ارائه تکنولوژی مرتبط با محیط سازمانی برای کشورهای در حال توسعه مهم است.

ردی و ژائو (1990) عوامل انتقال موثر تکنولوژی را این موارد می دانند: تجربیات بین پیمانکاران، سطح فناورانه رقابتی ارائه‌دهنده، تلاش‌ها، حمایت‌ها و سازمان‌دهی ارائه‌دهنده، توانایی جذب تکنولوژی و سطح تکنولوژی نوآور،( این تحقیق از این پس به طرف دریافت کننده فناوری به عنوان نوآور اشاره می کند) شخصیت نوآور، و انواع مختلف انتقال تکنولوژی، مجوز ورودی/خروجی و سرمایه گذاری اشاره کنید. این شامل رابطه بین ارائه‌دهنده و نوآور و قرارداد آموزش تکنولوژی است. کاب (1992) توصیه می کند که از عوامل مقاومت، سازمانی و قانونی و مقررات برای انتقال موفقیت آمیز تکنولوژی خلاص شوید و به تلاش های پویا بین ارائه دهنده و نوآور ادامه دهید. او همچنین پیشنهاد می کند دفتر انتقال تکنولوژی ایجاد شود و وکیلی داشته باشد که در اختیار کارکنان انتقال تکنولوژی باشد.

انتخاب شریک یک موضوع بسیار مهم برای اتحاد استراتژیک است. بسیاری از مطالعاتی که ویژگی‌های یک شریک را در اتحاد استراتژیک بررسی کرده‌اند، ادعا می‌کنند که انتخاب شریک بسیار دشوار است، اما کلید موفقیت برای اتحاد است (Hitt, 1995؛ Hitt, 2000) برای انتخاب شریک دو رویکرد متفاوت وجود دارد. رویکرد اول، رویکرد منبع محور، مستلزم تعیین اینکه چه منابعی توانایی شرکت را در بر می گیرد، و رویکرد دوم شامل اثر یادگیری است. معیار اصلی انتخاب شریک بر اساس رویکرد منبع محور، تعیین ویژگی های منابع شرکت ها و نیاز به منابع جدید است. علاوه بر این، دلیل اصلی اتحاد استراتژیک ویژگی های منابع شرکت های شریک است (Dussauge, 2000؛ Hitt, 1995؛ Kogut. 1988). این تحقیق از این جهت متفاوت از مطالعات قبلی است که بر ویژگی‌های نوآور تمرکز می‌کند نه بر ارائه‌دهنده.

دایر (1998) و استوارت (1988) ویژگی‌های رابطه بین شرکای اتحاد، از جمله اثرات موقعیت نسبی و شهرت هر شریک، شباهت استراتژیک شرکت‌ها و رابطه قبلی آنها را مورد مطالعه قرار داده‌اند. استراتژی انتقال تکنولوژی به سه صورت تشکیل می شود: مجوز ورودی، مجوز خروجی و همکاری فناورانه. این تحقیق به بررسی عملکرد یک شرکت از طریق نوآوری خارجی می پردازد. بنابراین، از آنجا که یک شرکت سود مالی از مجوز خروجی، از سپرده قرارداد و حق امتیاز صدور مجوز کسب می کند، این مطالعه تنها به بررسی راهبردهای مجوز و همکاری فن آوری می پردازد.

2.2 رویکرد منبع محور

نظریه منبع محور پیشنهاد می کند که منابع و توانمندی های شرکت بر رشد و عملکرد شرکت تأثیر می گذارد (پنروز، 1959؛ بارنی، 1991؛ ماهونی و پاندیان، 1992). شرکت به عنوان مجموعه ای از منابع تولیدی و سازمان اداری تعریف می شود (پنروز، 1959). منابع و توانمندی های متمایز یک شرکت را رقابتی و قوی می کند.

سوال اصلی در مورد تئوری منبع محور زمانی که برای اولین بار معرفی شد این بود که چه ویژگی هایی از منابع می تواند مزیت های رقابتی پایدار ایجاد کند. سوال دیگر این است که چرا شرکت ها حتی در یک صنعت عملکرد متفاوتی دارند. همانطور که بارنی (1991) پیشنهاد کرد، چهار شاخص از منابع شرکت برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار ضروری است.

منابع با ارزش - منابع شرکت زمانی می تواند منبع مزیت رقابتی باشد که با ارزش باشد. منابع زمانی ارزشمند هستند که بتواند استراتژی هایی را برای بهبود شایستگی و عملکرد شرکت اجرا کند. به عنوان مثال، اگر منابع اثری بر کاهش هزینه های یک شرکت یا افزایش درآمد داشته باشد، آن منابع می توانند به عنوان منابع ارزشمند در نظر گرفته شوند.

منابع کمیاب - منابع شرکتی که در اختیار بسیاری از شرکت های رقیب یا بالقوه رقیب است، نمی توانند منابع مزیت رقابتی باشند. هنگامی که یک شرکت استراتژی ارزشمندی را اجرا می کند که توسط سایر شرکت ها به طور همزمان اجرا نمی شود، ممکن است دارای مزیت رقابتی باشد.

منابع غیرقابل تقلید - اگر سایر شرکت ها نتوانند به راحتی این منابع را بدست آورند، منابع ارزشمند و کمیاب می توانند به عنوان منابع مزیت رقابتی باشند. عوامل متعددی مانند تاریخچه یک شرکت، دانش ضمنی و ارتباط متقابل بین منابع ممکن است تقلیدپذیری منابع را افزایش دهد.

منابع غیر قابل تعویض - منابع شرکتی که از نظر استراتژیک منابع یکسانی ندارند به عنوان منابع غیرقابل تعویض در نظر گرفته می شوند. اگر سایر شرکت ها منابع یکسانی داشته باشند، شرکت ها می توانند استراتژی های مشابهی را به روش های مختلف با استفاده از منابع مختلف انجام دهند. یک شرکت ممکن است زمانی به مزیت رقابتی پایدار دست یابد که سایر شرکت ها با استفاده از منابع مختلف مزیت رقابتی یکسانی نداشته باشند.

با استفاده از این مفاهیم اساسی منابع شرکت، مطالعات تجربی تئوری منبع محور را در زمینه‌های مختلف مورد بررسی قرار داده‌اند. مطالعات تحقیقاتی متعددی در مورد انتقال تکنولوژی مربوط به تئوری منبع محور وجود دارد، اما مطالعات تجربی کافی در مورد تعدیل منابع و همچنین توانمندی‌ها برای اندازه‌گیری عملکرد شرکت وجود ندارد، زیرا قراردادهای تکنولوژی معمولاً محرمانه هستند. بنابراین، اطلاعات انتقال تکنولوژی به سختی از بازار بدست می آید. این مطالعه از نظریه منبع محور برای اندازه گیری عملکرد شرکت استفاده می کند. شکل I مفهوم این تحقیق را نشان می دهد.

در حالی که نظریه منبع محور توسط برخی از محققان به عنوان یک "نظریه" پذیرفته شده است (مانند کانر، 1991؛ گرانت، 1991؛ کانر و پرهالاد، 1996)، هنوز هم معمولاً به عنوان یک "دیدگاه" در نظر گرفته می شود. شاید به این دلیل است که نظریه منبع محور به دو سؤالی که لازمه تعریف یک نظریه شرکت هستند، پاسخ نداده است. سؤالات این است: "چرا شرکت ها وجود دارند؟" و "مرز شرکت چگونه تعیین می شود؟" پریم و باتلر (2001) استدلال می کنند که دیدگاه منبع محور، مسائل کلیدی را که باید مورد توجه قرار گیرند، توضیح نمی دهد.

در حالی که استدلال پریم و باتلر (2001) ادعا می کند که یک نظریه شرکت باید به وضوح مسائل موجودیت شرکت و تصمیمات مرزی محکم را توضیح دهد، ماهونی (2001) استدلال می کند که حتی زمانی که یک نظریه شرکت وجود شرکت را توضیح نمی دهد، اگر نشان دهد چرا شرکت وجود دارد، می تواند نظریه ای از شرکت باشد. ماهونی (2001) نظریه منبع محور را به عنوان نظریه وجود شرکت در نظر می گیرد.

در واقع، محققانی که با دیدگاه دانش‌محور شرکت موافق هستند، استدلال می‌کنند که وجود شرکت را می‌توان با استفاده از دیدگاه‌های منبع محور، حتی بدون فرض فرصت‌طلبی توضیح داد (کانر، 1991؛ کوگوت و زاندر، 1992؛ گرانت، 1996). بر اساس این دیدگاه، شرکت به این دلیل وجود دارد که هزینه انتقال دانش در داخل شرکت کمتر از بازار است. Teece (1977) احتمالاً اولین محققی است که موضوع هزینه انتقال دانش را مطرح کرد. Teece (1977) در مطالعه خود در مورد انتقال تکنولوژی توسط شرکت های چند ملیتی، عوامل متعددی از جمله تجربه انتقال گیرنده و دانش توانایی را در موضوع هزینه انتقال دانش موثر می داند. یافته های او مهم است زیرا او به طور تجربی نشان می دهد که انتقال دانش بدون هزینه نیست، همانطور که ارو (1969) پیشنهاد می کند. این ایده در مورد تفاوت هزینه در انتقال دانش برای توضیح وجود شرکت استفاده می شود. کانر (1991) استدلال می کند که شرکت به این دلیل وجود دارد که شرکت دارای مزایایی نسبت به قراردادهای بازار در کارایی انتقال دانش است.

تأثیر منابع تکنولوژیکی بر ارزش شرکت را می توان به دو صورت توضیح داد. اولاً، به عنوان یک اثر مستقیم، ارزش شرکت را مستقیماً توسط منابع فناورانه به عنوان ابزاری برای مزیت تحت تأثیر قرار می دهد. این اثر را اثرات دارایی های مستقیم و همچنین اثر کارایی می نامند. بر اساس اثر مستقیم، اگر بنگاه از منابع تکنولوژیکی با ارزش تری برخوردار باشد، رقابت پذیری آن افزایش می یابد. دوم، به عنوان یک اثر غیر مستقیم، به طور غیرمستقیم بر رقابت پذیری و کارایی شرکت تأثیر می گذارد. اثر غیرمستقیم یک اثر ترکیبی توسط دو استراتژی کم هزینه و استراتژی تمایز است. استراتژی کم هزینه را می توان توسط یک فرآیند تولیدی با استفاده از منابع فناورانه رقابتی اتخاذ کرد، در حالی که استراتژی تمایز توانایی شرکت را با نوآوری محصول در توسعه تولید، ایجاد می کند (متا و همکاران، 1995؛ اسپانوس و لیوکاس، 2001)

2.3 مدل نوآوری باز

چسبرو پیشنهاد می‌کند که یک حرکت قوی در میان بسیاری از شرکت‌های امروزی به سمت مدل «نوآوری باز» وجود دارد که به استفاده از منابع و بازیگران خارجی برای دستیابی به نوآوری اشاره دارد (چسبرو، 2003). در عین حال، بسیاری از مطالعات تجربی ثابت کرده‌اند که تلاش‌های جستجوی داخلی می‌تواند به طور قابل‌توجهی بر عملکرد نوآورانه تأثیر بگذارد (کاتیلا، 2002؛ کاتیلا و آهوجا، 2002). در این پژوهش، مفهوم نوآوری باز در دسته توانمندی ها قرار می گیرد. شرکت هایی که تمایل بیشتری به باز بودن دارند، نوآوری های بیشتری را از منابع خارجی به دست خواهند آورد. علاوه بر این، آن شرکت‌ها تحقیق و توسعه خود را که تکنولوژی اصلی شرکت نیست، برون سپاری می‌کنند. توانمندی جستجو و باز کردن در مفهوم مدل نوآوری باز پذیرفته شده است. نمونه ای از استراتژی نوآوری باز را می توان در مدل تحقیق و توسعه Proctor & Gamble مشاهده کرد. برای اطمینان از اثربخشی تحقیق و توسعه، Proctor & Gamble از مدل "اتصال و توسعه" (C&D) استفاده کرده است که استراتژی بهره برداری از ایده ها و بازیگران خارجی است. Sakkab این مدل C&D را مؤثرتر از یک استراتژی تحقیق و توسعه متمرکز داخلی می‌داند (Sakkab, 2002؛ John & Peter, 2003). نقشی که شبکه‌ها و پیوندها در نوآوری ایفا می‌کنند شامل یک موضوع تحقیقاتی محبوب است.

بسیاری از مطالعات نشان می‌دهند که نوآوران امروزی از یک سیستم نوآورانه استفاده می‌کنند که در آن بر تعامل با کاربران، تأمین‌کنندگان و طیف وسیعی از مؤسسات متکی هستند (هیپل، 1988؛ لوندوال، 1992؛ براون و آیزنهارت، 1995؛ سولانسکی، 1996). به عبارت دیگر، نوآوران امروزی به ندرت به تنهایی نوآوری می کنند. آنها تمایل دارند با یکدیگر در تیم ها یا اتحادیه ها بر اساس اعتماد ایجاد شده در جوامع عملی کار کنند و در شبکه ای محکم از تعاملات تعبیه شده اند (اسکات و براون، 1999؛ براون و دوگوید، 2000). به عنوان نمونه ای اخیر از تحقیق در رابطه با ماهیت تعاملی، توزیعی و باز نوآوری، این تحقیق حاضر مدل پیشنهادی «نوآوری باز» چسبرو را در نظر می گیرد (چسبرو، 2003). او پیشنهاد می‌کند که مزایایی که شرکت‌ها از هزینه‌های تحقیق و توسعه داخلی کسب می‌کنند کاهش یافته است، و بر این اساس، بسیاری از شرکت‌های نوآور در حال حاضر هزینه کمی برای تحقیق و توسعه می‌کنند و در عین حال می‌توانند با استفاده از دانش و تخصص جهانی، نوآوری موفقیت‌آمیز داشته باشند. چنین شرکت هایی همچنین ایده های خارجی را با استقرار مسیرهای بیرونی به بازار تجاری می کنند (چسبرو، 2003). بسیاری از مطالعات تجربی در مورد اثربخشی و پذیرش مدل نوآوری باز اظهار نظر کرده اند (وراند، و همکاران، 2006؛ وست و گالاگر، 2006)

تمرکز بر باز بودن و تعامل در مطالعات نوآوری نشان‌دهنده یک روند تحقیقاتی گسترده‌تر است، یعنی بسیاری از مطالعات در مورد رفتار شرکت‌ها نشان می‌دهند که شبکه روابط موجود بین شرکت‌ها و محیط خارجی می‌تواند نقش مهمی در شکل‌دهی عملکرد داشته باشد. برای مثال، روزنکوپف و نرکار نقش جستجوهای فراگیر مرزی را بررسی کردند (روزنکوپف و نرکار، 2001). آنها دریافتند که هم مرزهای سازمانی و هم مرزهای تکنولوژیکی از تکامل تکنولوژیک بعدی جلوگیری می‌کنند و تأثیر جستجوی اکتشافی زمانی بیشتر است که جستجو در محدوده‌های سازمانی و تکنولوژی باشد. در همین حال، مطالعه دیگری همکاری بین سازمانی در زمینه بیوتکنولوژی را بررسی کرد و سهم همکاری در یادگیری و عملکرد را ارزیابی کرد (پاول، و همکاران، 1996). آنها دریافتند که شرکت هایی که در شبکه های غنی از منافع تعبیه شده اند، احتمالاً عملکرد نوآورانه بیشتری دارند. دو مطالعه دیگر تحقیقات تجربی مربوط به مدل نوآوری باز و عملکرد نوآورانه را مورد بررسی قرار دادند (فیمز، و همکاران، 2005؛ نیتو و سانتاماریا، 2007). به طور خلاصه، تمام مطالعات فوق به اهمیت رفتار باز شرکت ها در جستجوی فرصت های نوآورانه اشاره می کند. این مطالعات نشان می دهد که تفاوت های عملکردی بین سازمان ها را می توان به چنین رفتاری نسبت داد.

3. فرضیه ها

تئوری منبع محور بر اهمیت منابع و توانمندی شرکت ها تاکید دارد. برای رقابت پایدار، شرکت ها باید منابع و توانمندی های خود را داشته باشند که توسط سایر شرکت ها قابل تقلید نباشد. این توانایی خاص شرکت و همچنین محیط تکنولوژیکی و مدیریتی مهم است. منابع شامل دارایی های مالی، تجهیزات تولیدی، نام تجاری، دانش فناورانه، دانش بازاریابی و مهارت مدیریت سازمان است. توانمندی ها به توانایی های ویژه مدیریت کارآمد، استفاده و افزایش منابع خاص شرکت اشاره دارد.

هر چه یک شرکت منابع و توانمندی های خاص شرکت بیشتری داشته باشد، ارزش شرکت از رقبای خود بیشتر است. بنابراین بنگاه هایی که دارای منابع رقابتی هستند می توانند به راحتی وارد بازار جدیدی شوند. با استفاده از این منابع و توانمندی ها، شرکت ها در ورود به بازار و کسب سود بیشتر از مزایایی برخوردار هستند (دیریککس و کول، 1989؛ ورنرفلت، 1984؛ بارنی، 1991). مدل تحقیق در زیر نشان داده شده است.

3.1 منابع

دارایی های نامشهود به دلیل گستردگی و مقیاس وسیع آن در بخش های مختلف صنعت نمی تواند به وضوح تعریف شود. گرانت (1991) دارایی های نامشهود را به عنوان سرمایه تکنولوژیکی، سرمایه انسانی، سرمایه شهرت و سرمایه سازمانی تعریف می کند. سرمایه فناورانه یک عنصر مهم برای مزیت رقابتی یک شرکت به عنوان یک دارایی نامشهود ناشی از دانش است. دارایی های نامشهود با اجزای ضمنی تشکیل شده اند و بنابراین تقلید و انتقال آن دشوار است. این ویژگی و پیچیدگی بالا یافتن یک عامل تصمیم گیری را دشوار می کند (کوگات و زاندر، 1993)

لوی و ترلکیج (1983) اثرات بهره وری شرکت را توسط نوآوری تکنولوژی بررسی کردند. آنها تلاش‌های نوآوری تکنولوژی را با تعداد پتنت‌ها، میزان تحقیق و توسعه در هر فروش و با نسبت منابع انسانی فعال در حوزه تحقیق و توسعه اندازه‌گیری کردند. این متغیرها ارتباط مثبتی با بهره وری شرکت داشتند.

با در نظر گرفتن مشکل در جمع آوری اطلاعات در مورد تعداد کارکنان تحقیق و توسعه، این تحقیق از نیروی انسانی به عنوان نسبتی از تعداد کارکنان و دارایی های ثابت شرکت استفاده می کند. اگر متغیر منابع انسانی یک شرکت بزرگتر از سایر شرکت ها باشد، آنگاه آنها بیشتر از سایر شرکت ها ایده های نوآورانه را به اشتراک می گذارند و تولید می کنند.

فرضیه اول: منابع انسانی رابطه مثبتی با عملکرد مالی دارد.

تحقیق و توسعه محرک های اصلی رشد اقتصادی هستند. پیشرفت تکنولوژیکی یک شرکت نتیجه تلاش های سرمایه گذاری تحقیق و توسعه است. هزینه تحقیق و توسعه هزینه ای است که برای ساخت محصولات و خدمات جدید و بررسی بازار استفاده می شود. بسیاری از شرکت های مبتنی بر تکنولوژی از هزینه های هنگفت تحقیق و توسعه برای جلب رضایت مشتریان و تولید محصولات جدید استفاده می کنند. هزینه تحقیق و توسعه برای بهبود محصول و همچنین بهبود فرآیند استفاده می شود.

Hirscheyand Weygandt (1985) اثرات فعالیت های تحقیق و توسعه را در بازار سرمایه مورد مطالعه قرار داد. آنها دریافتند که سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه رابطه مثبتی با بازار سرمایه دارد. چان و همکاران (1990) 96 شرکت فهرست شده را بررسی کرد تا فعالیت های تحقیق و توسعه آنها را با ارزش شرکتشان از سال 1979 تا 1989 مقایسه کند. مخارج تحقیق و توسعه به طور مثبت با ارزش شرکت مرتبط است. آنها اشاره می کنند که این پدیده بیشتر در صنعت تکنولوژی پیشرفته اتفاق می افتد. Szewczyk و همکاران (1996) همچنین ادعا می کند که فعالیت های تحقیق و توسعه به طور مثبت با ارزش شرکت از داده های 252 شرکت از سال 1979 تا 1992 مرتبط است. آنها پیشنهاد می کنند که عوامل مثبت اصلی هزینه تحقیق و توسعه، نسبت بدهی ها و نسبت سهام سرمایه گذارِ عمومی است.

فرضیه 2: منابع تکنولوژی ارتباط مثبتی با عملکرد مالی دارد.

دارایی های نامشهود برای ظرفیت نوآورانه یک شرکت مهم هستند. با این حال، اگر دارایی های ملموس کافی برای تولید محصولات برای نوآوری وجود نداشته باشد، کسب سود غیرممکن است. بنابراین، فرآیند تولید و تجهیزات اساسی، ارزش شرکت را افزایش می دهد. این مطالعه دارایی های ثابت را به عنوان دارایی های مشهود پذیرفته است. کیم و لین (1987) دارایی های ثابت را به عنوان میزان سرمایه، نسبت دارایی های ثابت و فروش اندازه گیری کردند.

فرضیه 3: دارایی های ثابت رابطه مثبتی با عملکرد مالی دارد.

آلچیان و دمستز (1972) و جنسن و مکلینگ (1976) ادعا می کنند که اگر نسبت سهام مدیر عامل در حال افزایش باشد، فعالیت تحقیق و توسعه برای آینده به دلیل انتظار پاداش به مدیر عامل افزایش خواهد یافت. چو (1989) و آگراوال و مندلکر (1986) نیز ادعا می کنند که هزینه سرمایه یک شرکت به طور مثبت با نسبت سهام مدیرعامل ارتباط دارد.

فرضیه 4: نسبت مالکیت سهام سهامداران خاص (یعنی اعضای خانواده یا بستگان) به طور مثبت با عملکرد تجاری مرتبط است.

3.2 توانمندی ها

کیان (2002) دریافت که جهانی شدن یک شرکت ارتباط مثبتی با نسبت فروش دارد. او شرکت های کوچک و متوسط را در ایالات متحده تجزیه و تحلیل کرد. بسیاری از مطالعات دیگر نشان می دهد که داخلی سازی رابطه مثبتی با ارزش شرکت دارد (میلر و پراس، 1980؛ بوهنر، 1987؛ دنیلز و براکر، 1989؛ گرینگر و همکاران، 1989؛ تالمن و لی. ، 1996؛ کیان، 2002). رامسوامی (1993) از تعداد شعب در خارج از کشور به عنوان تعیین کننده سطح داخلی سازی استفاده کرد. پیمانکار و همکاران (2003)، از سوی دیگر، شاخص مخلوط را برای اندازه گیری درونی سازی اعمال کرد. شاخص ترکیبی از نسبت فروش خارجی، نسبت کارمند خارجی و نسبت شعب خارجی تشکیل شده است.

فرضیه 5: توانمندی جستجوی تکنولوژی ارتباط مثبتی با عملکرد مالی شرکت دارد.

برانچ (1974) رابطه بین سود شرکت و هزینه تحقیق و توسعه را بررسی کرد. او ادعا می کند که هزینه های تحقیق و توسعه فعلی به طور مثبت با جریان های نقدی آتی یک شرکت ارتباط دارد. او از تعداد اختراعات به عنوان متغیر تحقیق و توسعه شرکت برای بررسی نسبت سود حسابداری با یک مدل رگرسیون چندگانه استفاده کرد. لوی و ترلکیج (1983) دریافتند که توسعه محصول جدید و نوآوری تکنولوژی با بهره وری شرکت مرتبط است. آنها از تعداد اختراعات، نسبت هزینه تحقیق و توسعه به ازای فروش و نسبت کارکنان تحقیق و توسعه به عنوان متغیرهای مستقل استفاده کردند. این تحقیق تایید می کند که تعداد پتنت ها، میزان تحقیق و توسعه و منابع انسانی تحقیق و توسعه به طور مثبتی با بهره وری شرکت از 2.0% تا 2.4% مرتبط است. در این مطالعه، متغیر تحقیق جذب شرکت با تعداد درخواست‌های ثبت اختراع موجود از دو سال از تاریخ رویداد انتقال تکنولوژی محاسبه می‌شود.

فرضیه 6: توانمندی جذب تکنولوژی ارتباط مثبتی با عملکرد مالی شرکت دارد.

Feams، Looy و Debackere رابطه بین باز بودن و عملکرد نوآورانه در بخش تولید بلژیک را بررسی کردند، در حالی که Nieto و Santama-ria صنعت تولید اسپانیا را بررسی کرد (فیمز و لوی، 2005؛ نیتو و سانتاماریا، 2007). این دو مطالعه تجربی نشان دادند که باز بودن یک شرکت، از نظر رویه های نوآورانه آن، به طور مثبت با عملکرد نوآورانه آن مرتبط است. با این حال، هر دو مطالعه از مجموعه داده‌های ادراکی استفاده کردند. متغیرهای مورد استفاده در این پژوهش برگرفته از تحقیقات قبلی به عنوان متغیرهای کنترلی هستند. متغیر جدید باز بودن، نسبت تحقیق و توسعه برون سپاری است.

فرضیه 7: توانمندی باز در تکنولوژی ارتباط مثبتی با عملکرد مالی شرکت دارد.

 

4. داده ها و آمار توصیفی

4.1 داده ها

داده های تجزیه و تحلیل از سه منبع مختلف استخراج شده است. اولین مورد، بورس کره (KRX) است که از طریق ادغام سه بورس اوراق بهادار کره ای موجود، بورس کره، بورس آتی کره، و KOSDAQ (منظور قیمت خودکار فروشندگان اوراق بهادار کره)، تحت بورس اوراق بهادار و آتی کره ایجاد شد. اوراق بهادار و بازارهای آتی صرافی های سابق، اکنون به عنوان بخش های تجاری KRX از جمله بخش بازار سهام، بخش بازار KOSDAQ و بخش بازار مشتقات اداره می شوند. تا نوامبر 2009، KRX دارای بیش از 1700 شرکت بورسی با ارزش بازار مجموعا بیش از 1 تریلیون دلار بود. معاملات عادی از ساعت 09:00 صبح تا 15:00 در تمام روزهای هفته به جز شنبه ها، یکشنبه ها و تعطیلات اعلام شده از قبل بود. پایگاه داده KRX نشان می دهد که کدام شرکت ها هشدار دریافت کرده اند و بخش صنعت شرکت فهرست شده،(KOSPI  شاخص ترکیبی قیمت سهام کره توسط بخش بازار سهام) یا KOSDAQ. از آنجایی که شرایط لازم برای فهرست شدن در فهرست KOSDAQ نسبت به KOSPI سخت‌تر است، شرکت‌های کوچک و متوسط معمولاً تحت KOSDAQ فهرست می‌شوند.

منبع دوم پایگاه داده از سیستم تجزیه و تحلیل، بازیابی و انتقال داده ها (DART) در کره جنوبی است. این یک سیستم افشای الکترونیکی است که به شرکت‌ها امکان می‌دهد اطلاعات افشاشده را به صورت آنلاین ارائه کنند، که در آن چنین افشاگری‌هایی بلافاصله در دسترس سرمایه‌گذاران و سایر کاربران قرار می‌گیرد. این افشا شامل صورت‌های مالی شرکت، اطلاعیه‌های عمومی (مخصوصاً مربوط به انتقال تکنولوژی و اخذ پتنت) و سایر اطلاعات مهم برای دارندگان سهام است. این مطالعه داده ها را عمدتاً از صورت های مالی و تکنولوژی جمع آوری کرده است.

اطلاعیه های نقل و انتقالات صورت‌های مالی دارایی‌های یک شرکت، فروش، تعداد کارکنان، هزینه‌های تحقیق و توسعه و وضعیت سهامداران و شعب خارجی آن‌ها را نشان می‌دهد. این داده ها برای تجزیه و تحلیل منابع و توانایی شرکت بسیار مفید است.

Worldwide Intellectual Property Search (WIPS)، یک شرکت خدمات اطلاعات مالکیت معنوی در کره جنوبی، یکی از مهم ترین منابع داده برای ثبت اختراع است. این جستجوی ثبت اختراع در سراسر جهان به صورت آنلاین، جستجوی اطلاعات ثبت اختراع و خدمات مشاوره تحلیلی را ارائه می دهد. سرویس WIPS جامعه IP بین المللی (کره، ایالات متحده، ژاپن، ثبت اختراع اروپا، انتشارات WIPO PCT، ثبت اختراع جهانی، مرکز اسناد بین المللی ثبت اختراع، و چین) را با دسترسی به بیش از 100 میلیون ثبت اختراع فراهم می کند.

از مجموع 782 رویداد انتقال تکنولوژی و همکاری از سال 1999 تا 2009، اولین نمونه فرعی از 576 رویداد پس از حذف شرکت های فهرست شده قبل از سال 2001 و پس از سال 2008 انتخاب شد. این نمونه فرعی اول برای وضعیت کلی انتقال تکنولوژی و همکاری مورد استفاده قرار گرفت. دومین نمونه فرعی از 361 رویداد پس از حذف شرکت‌های با شرایط نامناسب و شرکت‌های صادرکننده مجوز انتخاب شد.

4.2 آمار توصیفی

شکل 3 تغییر در تعداد مجوزها را از سال 2001 تا 2008 در کره جنوبی نشان می دهد. با گذشت زمان تعداد آنها در حال کاهش است. شرکت‌های KOSDAQ نسبت به شرکت‌های KOSPI مجوز بیشتری دارند. این ممکن است به دلیل این واقعیت باشد که شرکت های کوچک و متوسط سهام خود را تحت KOSDAQ فهرست کرده اند. این نمودار نشان می دهد که شرکت های کوچک و متوسط به دلیل منابع ناکافی از استراتژی صدور مجوز بیشتر از شرکت های بزرگ استفاده می کنند. به همین دلیل، شرکت‌های بزرگی که منابع و توانمندی‌های بیشتری دارند، تمایل دارند به شرکت‌های دیگر مجوز دهند. شکل 4 نشان می دهد که شرکت های KOSPI به جز در سال 2002 تعداد بیشتری مجوز دارند. نمودار همکاری فناورانه شکل 5 نیز تمایل مشابه صدور مجوز را نشان می دهد.

جدول I نتایج توصیفی تعداد شرکت ها، میانگین ها، انحرافات استاندارد، و حداقل ها و حداکثرهای هر نوع متغیر را نشان می دهد. این بررسی اجمالی در درک ویژگی های هر صنعت برای ارزیابی مهم است.

از نظر نیروی انسانی، بخش دارو بالاترین رتبه و بخش شیمیایی کمترین رتبه را دارند. صنعت IT و نیمه رسانه ها دارای منابع تکنولوژی بسیار بالایی است. این به عنوان شاهدی است که نشان می دهد شرکت های IT و نیمه رسانا ها تمایل دارند پول زیادی را برای تحقیق و توسعه خرج کنند، که بازتابی از این واقعیت است که کره جنوبی خانه شرکت های نیمه رسانا بزرگ مانند سامسونگ و هاینیکس است. صنعت داروسازی دارای سطح بالایی از منابع دارایی ثابت است. از نظر توانمندی ها، صنعت داروسازی بالاترین رتبه را در توانمندی جذب و باز بودن، دارد. این به عنوان شاهدی است که نشان می دهد بخش داروسازی تمایل به انجام تحقیق و توسعه داخلی و برون سپاری دارد. صنعت مکانیک بالاترین رتبه را در توانمندی جستجو دارد.

5. مدل

5.1 متغیر وابسته

برای اندازه گیری عملکرد یک شرکت، این تحقیق افزایش نسبت فروش را در نظر می گیرد. متغیرهای زیادی برای اندازه گیری ارزش شرکت ها وجود دارد، از جمله نسبت فروش، سود خالص و قیمت سهام در یک تاریخ معین. لی و همکاران (1998) از نسبت فروش در مقایسه با سال بعد برای اندازه گیری عملکرد شرکت سرمایه گذاری استفاده می کند. او نسبت تغییر عملکرد را طی 18 ماه پس از تاریخ همکاری محاسبه می کند. تحقیقات کوویلو و مونرو (1995) در مورد رابطه بین‌المللی شدن شرکت و عملکرد نیز از افزایش نسبت فروش برای اندازه‌گیری رشد شرکت به عنوان یک متغیر وابسته استفاده می‌کند. سوگیانیس (1994) دریافت که فعالیت تحقیق و توسعه رابطه مثبتی با ارزش شرکت دارد، به ویژه زمانی که ارزش شرکت پس از 3 سال از تحقیق و توسعه اولیه به اوج خود می رسد. این مطالعه افزایش نسبت فروش را به عنوان عملکرد شرکت بین سال رویداد و سال بعد اندازه گیری می کند. به دنبال تحقیقات سوگیانیس، این مطالعه با این فرض که عملکرد انتقال تکنولوژی نسبت به فعالیت تحقیق و توسعه داخلی سود بازدهی سریع‌تری خواهد داشت، متغیر وابسته را به نسبت فروش 2 ساله افزایش داد.

5.2 متغیرهای مستقل

این پژوهش از چهار متغیر به عنوان تعیین کننده منابع استفاده می کند. دارایی های نامشهود به دلیل گستردگی و مقیاس وسیع آن در بخش های مختلف صنعت نمی تواند به وضوح تعریف شود. گرانت (1991) دارایی های نامشهود را به عنوان سرمایه تکنولوژیکی، سرمایه انسانی، سرمایه شهرت و سرمایه سازمانی تعریف می کند. دارایی های نامشهود از اجزای ضمنی تشکیل شده است، بنابراین تقلید و انتقال آن را دشوار می کند. این ویژگی و پیچیدگی بالا یافتن یک عامل تصمیم گیری را دشوار می کند (کوگات و زاندر، 1993). لوی و ترلکیج (1983) اثرات بهره وری شرکت را توسط نوآوری تکنولوژی بررسی کردند. آنها تلاش‌های نوآوری تکنولوژی را با تعداد پتنت‌ها، میزان تحقیق و توسعه در هر فروش، نسبت منابع انسانی فعال در تحقیق و توسعه اندازه‌گیری کردند. این متغیرها ارتباط مثبتی با بهره وری شرکت دارند. به دلیل دشواری جمع‌آوری اطلاعات در مورد تعداد کارکنان تحقیق و توسعه، این تحقیق نیروی انسانی را به عنوان نسبت کل تعداد کارکنان و دارایی‌های ثابت شرکت در نظر می‌گیرد. اگر نسبت منابع انسانی بزرگتر از سایر نسبت های متغیر باشد، افزایش اشتراک و تولید ایده های نوآورانه وجود خواهد داشت.

کوهن و کلپر دریافتند که فعالیت تحقیق و توسعه رابطه مثبتی با عملکرد شرکت دارد (کوهن و کلپر، 1996). بالدوین و هانل دریافتند که شرکت‌هایی با تحقیق و توسعه بالا، سود خالص به ازای افزایش فروش 63% دریافت کردند (بالدوین و هانل، 2003). میزان تحقیق و توسعه به عنوان یک متغیر منبع تکنولوژی استفاده می شود. تکنولوژی با تقسیم کل هزینه تحقیق و توسعه بر فروش محاسبه می شود. نسبت دارایی های ثابت به عنوان نسبت بین دارایی های ثابت و فروش تعریف می شود. کیم و لین (1987) نسبت دارایی های ثابت را به عنوان میزان سرمایه پذیرفتند. فرآیند به عنوان نسبت تملک سهام سهامداران خاص تعریف می شود. سهامدار خاص یکی از اعضای خانواده یا بستگان است. آلچیان و دمستز (1972) و جنسن و مکلینگ (1976) ادعا می کنند که اگر نسبت سهام مدیر عامل افزایش یابد، فعالیت تحقیق و توسعه برای آینده به دلیل رشد در غرامت و ارزش بازار شرکت افزایش خواهد یافت. چو (1989) و آگراوال و ماند-ایکر (1986) ادعا می کنند که هزینه سرمایه شرکت به طور مثبت با نسبت سهام مدیرعامل مرتبط است.

عوامل تعیین کننده توانمندی ها از سه متغیر تشکیل شده است. توانمندی جستجو یک متغیر ساختگی است. اگر شرکت دارای شعبه یا مرکز تحقیق و توسعه در یک کشور خارجی باشد، مقدار 1 را می گیرد، در غیر این صورت مقدار 0 را می گیرد. Ramsawamy (1993) و Contractor et al. (2003) از تعداد شعب در کشورهای خارجی برای اندازه گیری سطح بین المللی شدن استفاده کرد. توانمندی جذب به عنوان تعداد درخواست های موجود از پتنت ها به مدت 2 سال از تاریخ رویداد تعریف می شود. بسیاری از مطالعات از اطلاعات ثبت اختراع برای اندازه گیری و تجزیه و تحلیل نوآوری های تکنولوژیکی و عملکرد شرکت استفاده کرده اند (آلبرت و همکاران، 1990؛ بروکهوف، 1992؛ هارشوف و همکاران، 1999؛ پیلکینگتون، 2004). باز بودن به عنوان ارزش برون سپاری تحقیق و توسعه تقسیم بر مخارج تحقیق و توسعه تعریف می شود. اگر به مقوله فعالیت تحقیق و توسعه در گزارش هر شرکت در مورد DART نگاهی بیندازید، می توانید میزان هزینه برون سپاری را با تعداد دیگر هزینه های تحقیق و توسعه بیابید. در همین حال، ارزش باز بودن کل مخارج تحقیق و توسعه تقسیم بر هزینه برون سپاری است. این به اندازه و ارزش برون سپاری تحقیق و توسعه یا اینکه چقدر شرکت برای تحقیق و توسعه خود به دیگران وابسته است، اشاره دارد.

5.3 متغیرهای کنترل

اندازه شرکت ها یک متغیر معمولی در مطالعات نوآوری است، زیرا شرکت های بزرگتر نسبت به شرکت های کوچکتر توانایی و آزادی استراتژیک بیشتری دارند (Hagedoorn and Duysters,

2002). اندازه شرکت با دو متغیر سرمایه و تعداد کارکنان اندازه گیری می شود. سرمایه تعداد کل سرمایه در سال رویداد است، در حالی که تعداد کارکنان به فهرست کارمندان تمام وقت شرکت اشاره دارد (Yeoh and Roth, 1999). علاوه بر این، این مطالعه از پنج متغیر ساختگی برای نوع صنعت استفاده می‌کند تا نشان دهد که آیا شرکت‌ها به صنایع مکانیکی، مصرف‌کننده، دارویی، شیمیایی و IT و صنایع نیمه‌رسانا تعلق دارند یا خیر.

اثرات توانمندی ها (جستجو، جذب و باز بودن) بر منابع تکنولوژی.

تحلیل اصلی (جدول 2) نشان می دهد که منابع انسانی، تکنولوژی و دارایی های ثابت تأثیر مثبتی بر عملکرد کسب و کار دارند. در میان متغیرهای منابع، تکنولوژی و دارایی های ثابت بسیار مهم هستند. با این حال، متغیر فرآیند بر افزایش نسبت فروش تأثیر منفی می‌گذارد.

6. نتایج

برای آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. در مرحله اول، متغیرهای کنترل وارد معادله رگرسیون شدند. در مرحله 2، هر دو متغیر کنترل و مستقل منابع وارد شدند. در مرحله 3، متغیرهای کنترل، منابع و متغیرهای توانمندی وارد شدند. در مرحله 4، متغیرهای کنترل، منابع، متغیرهای توانمندی و متغیرهای اثر کنترلی (تغییر متغیر "تکنولوژی" در هر یک از متغیرهای توانمندی) وارد شدند. تأثیر انسان، تکنولوژی، دارایی های ثابت و فرآیند در مرحله 2 یافت شد. مرحله 4 تأیید فرضیه کنترل را می خواهد.

از سوی دیگر، نتایج برای متغیرهای توانمندی‌ها نشان می‌دهد که متغیرهای جستجو و جذب می‌توانند عملکرد کسب‌وکار را به جز توانمندی باز بودن افزایش دهند. توانمندی باز بودن حتی اثر منفی بر عملکرد شرکت نشان می دهد، اما این اثر معنی دار نیست. این تحقیق از متغیرهای متعددی برای آزمایش عملکرد مالی بر اساس توانمندی‌ها استفاده کرد و فرض کرد که سه توانمندی می‌توانند بر منبع تکنولوژی تأثیر بگذارند. متغیرهای چندگانه با ضرب متغیر منبع تکنولوژی در هر یک از سه متغیر توانمندی (جستجو، جذب و باز بودن) محاسبه می‌شوند. اثر کنترلی توانمندی ها بر ارزش شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد.

تحلیل اصلی (جدول 2) نشان می دهد که منابع انسانی، تکنولوژی و دارایی های ثابت تأثیر مثبتی بر عملکرد کسب و کار دارند. در میان متغیرهای منابع، تکنولوژی و دارایی های ثابت بسیار مهم هستند. با این حال، متغیر فرآیند بر افزایش نسبت فروش تأثیر منفی می‌گذارد.

نتایج جدول 3 و 4 نشان می دهد که بین شرکت های کوچک و متوسط یا همان SME و شرکت های بزرگ تفاوت وجود دارد. در شرکت‌های بزرگ، دارایی‌های ثابت و متغیرهای فرآیند تأثیر مثبت معناداری بر افزایش نسبت فروش دارند. در شرکت‌های کوچک و متوسط، متغیرهای تکنولوژی و دارایی‌های ثابت تأثیر مثبت و معناداری بر ارزش شرکت‌ها دارند. در مورد اثر کنترلی، تفاوت های واضحی وجود دارد. توانمندی جستجو در تکنولوژی برای شرکت های بزرگ مهم تر از SME ها است. توانمندی جذب و باز بودن اثر کنترلی مثبتی بر عملکرد شرکت‌های کوچک و متوسط دارد.

تجزیه و تحلیل (جدول 5 و 6) نتایج رگرسیون قراردادهای انتقال تکنولوژی داخلی و خارجی را نشان می دهد. در قراردادهای داخلی، متغیرهای تکنولوژی و دارایی های ثابت با ارزش شرکت ارتباط مثبت دارند. اما نیروی انسانی بر عملکرد انتقال تکنولوژی با کشورهای خارجی تأثیر مثبت دارد. نتایج جدول 7 و 8 بر اساس مجوز و همکاری تکنولوژی تقسیم شده است. منابع دارایی های ثابت زمانی مهم است که شرکت ها قراردادهای فناورانه ای برای صدور مجوز دارند. متغیر منبع تکنولوژی زمانی می تواند بر عملکرد کسب و کار تأثیر مثبت بگذارد که همکاری فن آوری داشته باشند.

 


 

7. بحث و نتیجه گیری

جدول 9 و 10 نتایج مدل های رگرسیون خلاصه شده را نشان می دهد. تعداد ستاره ها به میزان اثربخشی منابع و توانمندی ها اشاره دارد. منابع انسانی، تکنولوژی و دارایی های ثابت تأثیر مثبتی بر افزایش نسبت فروش دارند، اما منابع مربوط به فرآیند تأثیری ندارد. نیروی انسانی منبع اصلی شرکت هاست. انواع کارها توسط نیروی انسانی یک شرکت شروع می شود. بدون شک منابع انسانی بهترین منبعی است که یک شرکت می تواند داشته باشد.

نمونه ای از این تحقیق قرارداد انتقال تکنولوژی می باشد. منبع فن آوری، شرکت های دیگر را در انتقال تکنولوژی حرکت می دهد. حتی اگر یک شرکت تکنولوژی‌هایی را از شرکت‌های دیگر به دست آورد، توانایی دارایی‌های تکنولوژی خودش بسیار مهم است. تکنولوژی به دست آمده را می توان به عنوان نوع دیگری از تکنولوژی مورد استفاده قرار داد یا زمانی که شرکت ظرفیت تکنولوژی درونی کافی داشته باشد، به عنوان یک تکنولوژی پیشرفته تغییر شکل دهد. دارایی های ثابت شامل خط تولید محصولات، اندازه کارخانه ها و تجهیزات تحقیق و توسعه است. نسبت دارایی ثابت بزرگ به این معنی است که توانایی تولید و تحقیق به اندازه کافی برای کمک به سیستم نوآوری شرکت کافی است.

توانمندی‌های مدیریت تکنولوژی‌ها همگی برای منافع تجاری مهم هستند. توانمندی های جستجو، جذب و باز بودن اثر مثبت معناداری بر ارزش شرکت دارند. شرکت‌هایی که از انتقال تکنولوژی استفاده می‌کنند معمولاً نوآوری خود را از کشور داخلی یا خارجی به دست می‌آورند. توانایی جستجوی بیشتر منابع نوآورانه تری را به همراه خواهد داشت. شرکتی که در یک کشور خارجی شعبه دارد، به راحتی تکنولوژی هدف متنوع، قدرتمند و منحصر به فرد را پیدا می کند. ساختن تکنولوژی خود از تکنولوژی های پذیرفته شده به توانایی جذب یک شرکت اشاره دارد. این نشان می‌دهد که شرکت توانایی‌های تحقیق و توسعه خاص خود را دارد و می‌تواند تکنولوژی‌های به‌دست‌آمده از سایر شرکت‌ها را بسازد، اصلاح کند و پیشرفت دهد.

بسیاری از شرکت های کره ای کسب و کار اولیه خود را با تقلید از تکنولوژی های شرکت های آمریکایی یا ژاپنی آغاز کردند، اما تمام تلاش خود را در پیشبرد تکنولوژی تقلید انجام دادند. بنابراین، یک شرکت با توانایی تحقیق و توسعه داخلی سود بیشتری کسب خواهد کرد. متغیر باز بودن به تمایل یک شرکت به سمت شرکت های خارجی اشاره دارد. اطلاعات تکنولوژی، یک موضوع حساس بوده و محرمانگی آن برای شرکت ها بسیار مهم است. اگر یک شرکت نمی خواهد تکنولوژی خود را به اشتراک بگذارد، آنها فقط فعالیت های تحقیق و توسعه را در داخل انجام می دهند. با این حال، به اشتراک گذاری ایده ها و اطلاعات در مورد فن آوری، آزادی عمل بیشتری را برای تفکر نوآورانه و منحصر به فرد می دهد. همچنین، برون‌سپاری تکنولوژی‌ها در حوزه‌های تحقیقاتی ضعیف‌تر یا غیر اصلی شرکت می‌تواند سودآور باشد. این توانمندی باز بودن بهترین نمونه از یک مدل نوآوری باز است. شرکت های انتقال تکنولوژی که تمایل بیشتری به باز بودن دارند، موفق تر خواهند بود.

بر اساس نتایج، می توان چندین استراتژی برای شرکت های انتقال تکنولوژی استخراج کرد (جدول 11). بر اساس دیدگاه منبع محور، شرکت باید در فعالیت های تحقیق و توسعه و همچنین دارایی های ثابت که یک دارایی تولیدی است و تجهیزات تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کند. منابع انسانی قوی برای تفکر نوآورانه ارزش بیشتری قائل است. بنابراین، اگر شرکتی بخواهد با سایر شرکت ها همکاری تکنولوژیکی داشته باشد، باید بررسی کند که آیا منابع تکنولوژی آن به اندازه کافی خوب است یا خیر. بر اساس دیدگاه مبتنی بر توانمندی، تقویت تحقیق و توسعه داخلی در مورد SMEها و تحت همکاری های فناورانه اهمیت بیشتری دارد. همچنین، یک شرکت باید یک شعبه یا مرکز تحقیق و توسعه در کشورهای خارجی ایجاد کند، تکنولوژی های وارداتی و مشترک را در شرکت داخلی سازی کند و تکنولوژی ها را در حوزه ضعیف تحقیق و توسعه شرکت برون سپاری کند.

این استراتژی ها همچنین می توانند برای سیاست های ملی تحقیق و توسعه استفاده شوند. سیاست گذار یا مؤسسه ملی حامی SME ها می تواند به آنها کمک کند تا منابع و توانمندی های خود را رشد دهند. اعزام متخصص از شرکت های بزرگ و موسسات ملی راه خوبی برای بهبود نیروی انسانی یک شرکت است. تشویق انتقال تکنولوژی از دانشگاه ها و مؤسسات ملی نیز می تواند برای تأمین قدرت تکنولوژی مفید باشد. از دیدگاه توانمندی جستجو، برای به دست آوردن ایده و اطلاعات در مورد کشورهای خارجی، دولت می تواند از انجمن ملی مانند ( KOTRA انجمن تجارت کره) استفاده کند. اگرچه این تحقیق نشان داده است که برخی از منابع و توانمندی ها می توانند بر عملکرد مالی تأثیر مثبت بگذارند، اما این نمونه قابل تعمیم به سایر کشورها نیست.

در کشور کره جنوبی نیز این یافته‌ها ممکن است برای بخش‌های اقتصادی غیر از بخش‌های موجود در این مطالعه قابل اعمال نباشد. علاوه بر این، اگرچه این تحقیق روابط بین بسیاری از متغیرهای مستقل و افزایش نسبت فروش را بررسی کرد، اما تاخیر زمانی را که اغلب در انتقال تکنولوژی رخ می‌دهد نادیده گرفت. این تحقیق پیشنهاد می‌کند که محققان آینده شرکت‌های انتقال تکنولوژی را در کشورهای دیگر مانند ایالات متحده، اروپا و ژاپن بررسی کنند و تأثیرات تأخیر زمانی اثربخشی انتقال تکنولوژی را در نظر بگیرند.

دانلود مقاله اصلی: Perspectives on Technology Transfer Strategies of Korean Companies in Korea

ترجمه: تمدن با همکاری گوگل :)