گزیده کتاب های برگزیده: #3 کتاب 1984

سلام

اخطار!: توضیحاتِ این رنگی رو اگر دیدید ازش عبور کنید چون تکراریه و مستقیم برید سر نوشته های مشکی!

وقتی کتاب خوبی رو می خونم علاوه بر اینکه کلیت کتاب برام لذت بخشه معمولاً در هر کتاب چند قسمتِ چند خطی وجود داره که نظرم رو به خودش جلب می کنه و در قالب متن کوتاهی قابل جدا کردنه. این قسمت ها شاید نهایتاً نصف صفحه باشند. تصمیم گرفتم این موارد رو در وبلاگ قرار بدم. هر کتاب یک شماره خواهد خورد. مثلاً بازی تاج و تخت (و نه سری کامل نغمۀ آتش و یخ) اولین کتابی هست که قرار دادم و شماره اش می شه #1. برای دنبال کردن بقیه موارد روی این لینک (گزیده کتاب های برگزیده) کلیک کنید. شاید خوندن همین چند خط باعث شد تا شما هم به اون کتاب علاقمند بشین و شروع کنید به خوندن تمام این کتاب.

خوب در مورد کتاب 1984 که نیاز به تعریف و تمجید نداره. فقط نکته اینه که تک نوشته ها یا قطعات کوتاه این کتاب که بشه در وبلاگ اورد کم بود و لازمه که حتما مفاهیم رو در نوشته های مفصل در کتاب دنبال کنید.

قطعه اول:

او با خود اندیشید که بهترین کتاب، کتابی است که چیزهاییی که شخص خودش می داند را بیان کند.


قطعه دوم:

و سپس خوابید و این در حالی بود که پتو را روی خودش و جولیا کشید.

با خود اندیشید که هنوز به راز اصلی پی نبرده است.

می فهمید که چگونه ولی نفمی فهمید که برای چه؟ فصل اول هم مانند فصل سوم چیز جدیدی به دانسته هایش اضافه نکرده بود و فقط دانسته های قبلی او را نظم و سر رو سامان بخشیده بود.